به گزارش حاجت نیوز، محمدرضا سنگری، نویسنده کتاب «دوباره پیامبر(ص)»، شب گذشته ۴ فروردین در برنامه روبه راه که به طور مستقیم از کربلای معلی و از شبکه قرآن پخش شد، با بیان اینکه تا انسان جوان است میتواند کارهای بزرگ انجام دهد، با اشاره به موضوع جوان در قرآن کریم، گفت: اصحاب کهف که به غار رفتند به فرموده قرآن جوانانی بودند که از شرایط تار و تاریک آن زمان گسستند و به غار پناه بردند. از نظر قرآن، دوره حرکتهای بزرگ برای انسانها، جوانی است.
وی اظهار کرد: وقتی قرآن کریم به اطرافیان حضرت موسی(ع) اشاره میکند، معلوم میشود، آنها هم جوان هستند. پیامبر(ص) عزیز ما هم در سخنی میفرمایند: «اِنَّ اللهَ بَعَثَنی بَشیراً وَ نَذیراً فَحالَفَنیِ الشُّبّانُ و خالَفَنیِ الشُّیوخُ» خداوند مرا بشیر و نذیر برانگیخت و جوانان بودند که دور من حلقه زدند، چون جوانها سرتاپا شور و عاطفه هستند.
نویسنده کتاب «آیینه داران آفتاب» با بیان اینکه توان و امید ملت به جوانان برومند و آبرومند است، افزود: امام عصر(عج) وقتی ظهور میکنند جوان هستند و دنیا در آینده به دست جوانها است. مدیریت آینده جهان را جوانان به همراه یک جوان برومند و غیور یعنی مولایمان صاحب الزمان(عج) به دست خواهند گرفت.
این محقق عاشورا در ادامه با اشاره به سالروز میلاد حضرت علی اکبر(ع) گفت: اولین جوانی که بعد از شهادت یاران به میدان میرود حضرت علی اکبر(ع) است که اولین شهید از بنی هاشم است. در مجلس شام وقتی یزید از امام سجاد(ع) پرسید نامت چیست، امام فرمود: علی. یزید گفت: مگر علی در کربلا کشته نشد؟ امام سجاد(ع) فرمودند: برادر بزرگتری داشتم که یاران تو او را به شهادت رساندند و بعد فرمودند: اگر پدرم هزار پسر داشت نام تمام آنها را علی میگذاشت؛ یعنی نام علی، مبارزه است.
سنگری ادامه داد: خانوادهها و پدر و مادرها توجه کنند که حضرت اباعبدالله(ع) زمینه برخی امور را برای فرزندشان فراهم کردند، از جمله اینکه از همان اولین روزهای زندگی حضرت علی اکبر(ع)، او را با مسجد آشنا کردند، او را به مسجد میبردند.
این استاد دانشگاه گفت: چهره علی اکبر(ع) نشان از دو پیامبر داشت، از جانب مادر شبیه حضرت مسیح(ع) بود و جد مادری او شخصی به نام عروه بن مسعود بود. پیامبر(ص) فرمودند: وقتی من به معراج رفتم در آسمان چهارم که حضرت مسیح را دیدم، او را شبیه عروه بن مسعود(جد مادری حضرت علی اکبر) دیدم. حضرت علی اکبر(ع)، از جانب پدر، پیامبر(ص) را به یاد میآورد.
وی ادامه داد: وقتی حضرت علی اکبر نوجوان ۱۶ سالهای میشود، حضرت اباعبدالله(ع) برای او روی یک ارتفاعی، خانهای درست میکند. این ارتفاع به گونهای بود که از هر طرف نگاه میکردیم این خانه به چشم میآمد. حضرت علی اکبر(ع) روی این ارتفاع، آتش روشن میکردند و افراد غریب، در راه مانده، گرسنه و بی پناه را مهمان خود میکرد و با آغوش گرم پذیرای آنها بود.
نویسنده کتاب «آیینه داران آفتاب» افزود: آتشی که علی اکبر(ع) روشن میکرد، از دورها و از دل بیابان مشخص بود. ابوالفرج اصفهانی در کتاب خود به نام «مقاتل الطالبیین»، شعری از ابی عبیده و خلف احمر ذکر میکند که در آن حضرت علی اکبر(ع) را ستودهاند. مضمون شعر چنین است که حضرت علی اکبر پابرهنه به استقبال میهمانان میرفت و اولین لقمه غذا را خود در دهان مهمان میگذاشت. جوانانی که امروز برای حرکتهای جهادی میروند دقیقاً به حضرت علی اکبر اقتدا کردهاند.
سنگری گفت: علی اکبر(ع) هم مانند عمویش ابوالفضل(ع)، کاشف الکرب است. لبخند حضرت غصه را از جانها دور میکرد. او به مهمانهایش، هم غذای جسم میداد و هم غذای روح. روش و منش و سخنش، روش و منش سخن پیامبر(ص) بود. افراد را جذب خود میکرد. شاعر توصیف میکند اگر تمام دریاهای عالم را در دست حضرت علی اکبر، بریزند قطرهای را نگه نمیدارد و همه را میبخشد. این جوان چنین است، چیزی برای خود نگه نمیدارد و همه را برای دیگران میخواهد.
نویسنده کتاب «دوباره پیامبر(ص)» گفت: ویژگی زیبایی که در انتهای شعر بیان شده است این است که: «لایؤثر الدنیا علی دینه» دنیا را بر دینش ترجیح نمیدهد، دینش را برمیگزیند. چه کسانی معمولاً دنیا را ترجیح میدهند؟ این افراد چهار گروه هستند که علی اکبر(ع) چنین نیست. گروه اول فریب خوردگان جاهل هستند: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا، الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا»(کهف، ۱۰۳ -۱۰۴) کسانی که فکر میکنند همه چیز در این دنیا است. این افراد گول خوردهاند، زیرا که این دنیا زود تمام میشود.
این استاد دانشگاه گفت: گروه دوم، طمع ورزان هستند. حضرت علی اکبر(ع) آزمند نیست و انتظار تحسین و تشکر ندارد. آنها که همیشه چشم به دهان دیگران دوختهاند، اگر تشکر از آنها نشود، ناامید میشوند. حضرت علی اکبر(ع) چنین نیست.
سنگری ادامه داد: گروه سوم، ترسیدگان هستند، کسانی که ترس در وجودشان هست، معمولا آخرت را بر دنیا ترجیح نمیدهند و گروه آخر، شهوترانان هستند و حضرت علی اکبر هیچکدام از اینها نیست. خصوصیت دیگر حضرت این است که هیچ وقت حق را به باطل نفروخت: «ولایبیع الحق بالباطل.»
این عاشوراپژوه در پایان سخنان خود درباره مشخصات حضرت علی اکبر(ع) گفت: او در کربلا ۲۷ یا ۲۸ سال داشت. کنیه حضرت علی اکبر(ع)، ابوالحسن است. گویا فرزند کوچکی داشت که از دنیا رفته بود و بنابراین نسلی از حضرت علی اکبر(ع) باقی نماند. علاقهمندان میتوانند به کتاب «دوباره پیامبر(ص)» یا کتاب «به صورت محمد، به سیرت پیامبر» مراجعه کنند