کنم آغاز شعر خود را با
حمد پروردگار عالمیان
خالق قادری که حکمت او
هست از خلقت و جود عیان
آن خداوند بی نظیر که کرد
خلقت جن و انس و شمس و قمر
گفت بر خود تبارک آن لحظه
که ز حکمت نمود خلق بشر
شاید آن لحظه ای که ذات اله
فتبارک به خویشتن می گفت
مقصدش خلقت محمد بود
من گمان کرده ام به من می گفت
شاید آن دم که گفت تبریکش
در پی خلقت دو دریا بود
گاه در فکر خلقت حیدر
گاه در فکر خلق زهرا بود
این دو دریا به رسید امشب
گشت تفسیر سوره رحمن
ازدواج علی و فاطمه بود
یهترین اتفاق در دوران
تا کند ذات اقدس متعال
نور خود بر زمینیان ترویج
کرد در عرش مجلسی برپا
تا کند آن دو را به هم تزویج
نو عروس است حضرت زهرا
مرتضی شیرحق بود داماد
با محمد تمام کون و مکان
لب گشودند بر مبارک باد
چه عروسی که نیست مانندش
و چه داماد بینظیر علیست
سرور بانوان بود زهرا
مومنین را فقط امیر علیست
فاطمه آن عروس بی همتا
پای در حجره علی بنهاد
سرعالم فدای خاک رهش
جان عالم فدای این داماد
ای جوانان که هست در عالم
دلتان مست از ولای علی
ازدواج است سنت اسلام
پا گذارید جای پای علی
هست دور از توکل آنکس که
بهر انجام آن هراسان است
بهترین راه پیروی ز علی است
که همان ازدواج آسان است